| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
دوستان عزیزم قطعا مواقعی را تجربه کردید که ذهن پر از افکار منفی و هیاهوهای شدیدی می شود.
برای مثال شب ها موقع خواب بعضا هر چقدر سعی می کنید که بخوابید باز هم ذهن اجازه خوابیدن به شما را نمی دهد. هزاران فکر. هزاران آشوب و سر و صدا در ذهنتان می پیچد و شما را غرق درگرداب افکار تشویش کننده و استرس زا می کند و شما نمی توانید بخوابید.
مثلا این صداها و افکار را در ذهن می شنوید:
فردا اگه نتونم چک رو پاس کنم چی میشه؟
اگه فرد مورد علاقم کنارم نباشه زندگی برام نا مفهموم میشه. می میرم اگه اون نباشه!
وااااای اگه در امتحان قبول نشم چی میشه؟
من چرا نمی تونم پول دار بشم؟
چطوری باید کار فردا رو انجام بدم؟ آیا می تونم؟
و هزاران افکار و آشوب بدون بی رحمی به هسته ی مرکزی شما هجوم می آورند. و شما را اسیر باتلاق ذهنی می کنند که حتی نمی توانید آسوده بخوابید...
چه باید کرد؟
اکثر مردم و قطعا تو دوست خوبم در این شرایط دست به جنگ و جدال با ذهنت می شوی. با شدت زیاد به خودت فشار میاری تا غلبه کنی بر این هجمه ی سنگین افکار...ولی در نهایت مانند سرباز بی دفاعی زانو می زنی و شکست می خوری و بی اختیار بازهم با کله فرو میری در این گرداب افکاری...
و هر چقدر تلاش می کنی می بینی که بیشتر در حال غرق شدن هستی ....
و با این وضع بعد از کلنجارهای شدید و خسته کننده و بعد از دقایق بسیاری به خواب فرو می روی... و صبح که بیدار شوی تمام انرزی های منفی شما را در برگرفته و مانند اینکه شما چندین ساعت در حال تلاش فیزیکی بودید و چنان خسته و کسل هستید که نای بلند شدن را نیز ندارید....
حق داری دوست خوبم. چرا که تو خوابیدی ولی ضمیر ناخودآگاهت تبدیل به باتلاقی از جنس تشعشعات منفی شده بود و تا صبح بر چگالی این ارتعاشات منفی افزوده شده... و تمام کالبد وجود تو را سرشار از انرزی منفی کرده و تو الان نای بلند شدن را هم نداری....
ولی راه بهترین هم هست.
آشتی با ذهن!
مواقعی که اینطوری افکار به ذهنت هجوم میارن به جای جنگ با ذهنت. باید مثل دوست صمیمی بغل کنی ذهنت رو و چندتا بوس آب دار ازش برداری و اون رو دعوت کنی که به پیک نیک و خوش گذرونی برین!
وقتی افکار منفی و هیاهوی ذهنی بی رحمانه حمله می کنند . بهترین راه حل این هست که با اختیار و آگاهی کامل جهت دهی کنی به این افکار و با انتخاب سوزه های مناسب در ذهن یک کلیپ زیبا در ذهنت بسازی و با ذهنت دوتایی باهم تخمه بشکنین و نظاره کنین این کلیپ ذهنی زیبا رو.
برای مثال امروز ظهر خواستم کمی بخوابم. ولی چنان افکار حمله کردن بهم که خوابم نمی برد... ولی چون تکنیک آشتی با ذهن رو در اختیار داشتم فورا منظره ی زیبایی از یک جنگل بکر رو در ذهنم ایجاد کردم که آبشاری در حال جاری شدن و رودخانه ی زیبا در کنارم قرار داشت و من زیر سایه ی خنک درختی دراز کشیده بود.
این کلیپ ذهنی رو در ذهنم ساختم و آگاهانه غرق در تماشای زیبایی های آن شدم.
صدای آبشار و وردخانه رو توجه می کردم که چقدر زیباست... رنگ درختان و همه چیز های زیبا را در ذهنم تماشا می کردم و غرق در این افکار مثبت شدم و ناخودآگاه به خواب فرو رفتم...
بعد از بیدار شدن انرزی و ارتعاش بسیار عالی وجودم را فرا گرفته بود.
دوستان عزیزم این تکنیک بسیار بسیار قدرتمند و بسیار عالی هستش. امیدوارم شما هم به جای جنگ با ذهن. آن را بغل کنید و صمیمی به تماشای مناظر زیبا بپردازید.
1) زندگیتان را با هیچ کسی، مقایسه نکنید.
2) افکار منفی، نداشته باشید.
3) بیش از حد توان خود، کاری انجام ندهید.
4) خیلی خود را، جدی نگیرید.
5)انرژی خود را،صرف کنجکاوی در امور دیگران نکنید.
6) وقتی بیدار هستید، خیال پردازی کنید.
7) حسادت، یعنی اتلاف وقت.
8) گذشته را، فراموش کنید.
9) زندگی،کوتاهتر از آنست که؛از دیگران متنفرباشید.
10) هیچکس جز خود شما، مسئول خوشحال کردن شما نیست.
11) بیشتر، لبخند بزنید.
ما هرگز دوست نداریم دیگران زباله هایشان را به درون خودروی ما بیندازند.
اما به آنها اجازه میدهیم زباله های فکرشان را، افکار منفی، آیه های یاس، ناامیدی ها، ترس و بیم هایشان را به ذهن ما سرازیر کنند.
چرا؟؟
تصور کنید که سلامت روانی ما مانند یک تابلوی نفیس و سنگین است که توسط چند میخ به دیواری نصب شده است.
اگر میخ ها فرضا تلقینات منفی و پوسیده باشند تابلو وضعیتی ناپایدار پیدا میکند و احتمال دارد که پس از سقوط بر زمین نابود هم بشود.
یا اینکه شدیدا صدمه ببیند.
در این شرایط، بهترین کاری که می توانیم انجام دهیم...
این است که به تدریج و یکی یکی میخ های فرسوده کج و ضعیف را خارج و به جای انها میخ های سالم را که همان تلقینات سالم و افکار مثبت است جایگزین کنیم.